وانشات شطرنجی | checkered 1۱
part 11
ا.ت : برو بیرون از خونم
نامجون : ببین اصلا اون چیزی که فکر میکنی نیست
ا.ت : خیانت کردی چیزی غیر از اینه، برو بیرون میگم
نامجون : هیی باشه
[نامجون رفت بیرون و اشکام سرازیر شد نمیشد جلوی خودمو بگیرم چون واقعا الکی نبود من عاشقش بودم]
RM :
[یکم ناراحت شدم ولی یه بار سنگین از روی دوشم برداشته شد و الان حس بهتری دارم و رفتم پیش گرل تو راه براش دسته گل گرفتم و یه لحظه یاد حرف ا.ت افتادم که یه هفته پیش بهم گفت...]
#شطرنجی
#فایتینگ
#رمان_نامجون
ا.ت : برو بیرون از خونم
نامجون : ببین اصلا اون چیزی که فکر میکنی نیست
ا.ت : خیانت کردی چیزی غیر از اینه، برو بیرون میگم
نامجون : هیی باشه
[نامجون رفت بیرون و اشکام سرازیر شد نمیشد جلوی خودمو بگیرم چون واقعا الکی نبود من عاشقش بودم]
RM :
[یکم ناراحت شدم ولی یه بار سنگین از روی دوشم برداشته شد و الان حس بهتری دارم و رفتم پیش گرل تو راه براش دسته گل گرفتم و یه لحظه یاد حرف ا.ت افتادم که یه هفته پیش بهم گفت...]
#شطرنجی
#فایتینگ
#رمان_نامجون
۲.۳k
۱۵ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.